تولید محتوای نوشتاری یکی از مهمترین و قابلتوجهترین شاخههای بازاریابی دیجیتال به حساب میآید، اما با وجود غلطهای رایج نوشتاری و املایی میتوان این دسته از تولید محتواها را با خطر جدی روبهرو کرد. به همین خاطر شناخت غلطهای رایج نوشتاری و املایی اهمیت زیادی دارد.
زمانی که شما مطلبی را با دیگران به اشتراک میگذارید و میخواهید مفهومی را به آنها آموزش دهید یا از آخرین خبرها برایشان بگویید، دقت و صحت نوشتههای شما به روی دیدگاه مخاطبتان تأثیر جدی دارد. اگر این مخاطب در نوشته شما یک غلط املایی ببیند، شما را قضاوت میکند و دیگر متنهایتان را جدی نمیگیرد. پس با ما در نوین هاب همراه شوید تا نگاهی به تعدادی از رایجترین غلطهای نوشتاری بیندازیم و طرز صحیح نوشتن کلمات فارسی را یاد بگیریم.
اشتباههایی که شاید برای هرکداممان پیش بیاید؛ اما با مرور و تمرین زیاد میتوانیم به آنها مسلط شویم و متنهایمان را بهبود ببخشیم.
هکسره | چالش استفاده از ه و کسره در نوشته محاوره ای
مدتی پیش در یکی از آگهیهای استخدامی دیدم که برای شغل کارشناس تولید محتوا، به لزوم آگاهی از استفاده هکسره اشاره کرده بودند. همین کافی است تا به اهمیت استفاده از هکسره در نوشتهها پی ببریم. در ابتدا باید توضیح دهیم که هکسره چیست؟
ما در زبان محاورهای در انتهای بسیاری از کلمات آوای «ــِـ» را به کار میبریم، حال ممکن است این کلمات فعل یا اسم باشند یا جایگاه دیگری در جمله داشته باشند.
اما در نوشتن مسئله فرق میکند و باید بدانیم که در انتهای کلمه از «ه» استفاده کنیم یا «ــِ» جالب آنکه یکی از رایجترین اشتباهات نوشتاری در بین فارسیزبانان، استفاده این دو به جای یکدیگر است.
حالا چرا به آن میگوییم هکسره؟ بهکاربردن «ه» به جای «ــِـ» نوعی غلط املایی است که به آن بهاصطلاح هکسره میگوییم.
روش تشخیص هکسره
حالا برایتان توضیح میدهم که چطور از به درستی «ه» یا «ــِـ» را به کار ببرید. حرف «ه» همیشه به جای «است» در جملههایی رسمی استفاده میشود و در غیر این صورت، با خیال راحت از «ــِـ» استفاده کنید.
قابلتوجه: بعد از کلمه «برای» نیازی به هیچکدام از هکسره نداریم!
مثال (1)
سعید دوسته من است ← × غلط
سعید دوستِ من است ← √ صحیح
مثال (2)
بهترین کشور دنیا برای زندگی ایرانه ← √ صحیح چون اگر به جای «ه» است استفاده کنیم، معنی جمله درست است. «بهترین کشور دنیا برای زندگی ایران است.»
مثال (3)
حاله من ← × غلط
حالِ من ← √ صحیح نقشنمای اضافه
مثال (4)
بیانگیزِ ← × غلط
بیانگیزه ← √ صحیح «ه» حرف اصلی در انتهای کلمه
نیمفاصله | عدم رعایت نیمفاصله یک غلط املایی است!
رعایت نیمفاصله میتوانند باعث بهتر خواندهشدن متن شوند و همینطور به زیبایی آن هم کمک کنند؛ اما چالشهای استفاده درست از نیمفاصله به قدری زیاد هستند که بسیاری از محتوانویسها ترجیح میدهند به کلی از نیمفاصلهها صرفنظر کنند و این یک غلط املایی بزرگ است. پس با وجود تمام چالشها، بهتر است با تمرین و ممارست زیاد، به جایگاه درست نیمفاصله مسلط شویم.
موارد رعایت نیمفاصله
نشانه جمع «ها»: تیمها، گلها، توپها و …
ای نکره: خانهای، ذرهای، خرابهای و …
واژههای مرکب: دانشآموز، تعیینکننده و …
بعضی پسوندها مانند تر، ترین و شده: بزرگترین، باشکوهترین، نوشتهشده و …
پیشوند می و نمی + فعلهای مضارع: میخواهد، نمیماند و …
«ی» اضافه: پرندهی، شانهی و …
یادآوری؛ روش تایپ نیمفاصله
در ویندوز و نرمافزارهایی مثل وُرد، برای تایپ نیمفاصله از دکمههای Ctrl+Shift+2 استفاده کنید.
در برنامه وُرد میتوان با – + Crtl یا شاید Ctrl+Space هم نیمفاصله گذاشت.
نحوه صحیح استفاده از تنوین | در واژههای فارسی و عربی
تنوین به عنوان ابزار ساخت قید در زبان عربی به حساب میآید و به همین خاطر، زبانی که ما از قیدهای عربی در زبانمان استفاده میکنیم، با استفاده از تنوین را رعایت کنیم. اما در واژههای فارسی هیچ لزومی وجود ندارد و برعکس، استفاده از تنوین غلط است.
مثال
ناچاراً برگشتم ← × غلط
به ناچار برگشتم ← √ صحیح
جایگاه ویرگول در نوشتار فارسی
همه ما در نگاه اول معتقدیم که به جایگاه درست ویرگول احاطه داریم، با این حال، در بسیاری از متنها چالش استفاده درست از ویرگول یا کاما به چشم میخورد، پس بد نیست توضیحی دربارهاش داشته باشیم. برای بهکاربردن ویرگول، باید آن را به کلمه اول چسباند و با یک فاصله از کلمه بعدی نوشت.
مثال
کالایی که سفارش دادهبودید ، رسید. ← × غلط
کالایی که سفارش داده بودید، رسید. ← √ صحیح
استفاده از دو فعل مهم گذار و گزار | به ویژه در نوشتار محاوره ای
گذار و گزار هم در دستورالعمل زبان فارسی از آن دسته از پسوندهایی هستند که همه را به اشتباه میاندازند.
اما یک راه خوب برای تشخیص املای صحیح وجود دارد. «گزار» از مصدر «گزاردن» و «گذار» از مصدر «گذاشتن» است.
معنی مصدر «گزاردن»: اداکردن، انجامدادن، بهجاآوردن.
معنی مصدر «گذاشتن»: قرار دادن، وضعکردن، برجای نهادن.
حالا که تفاوت معنی این دو مصدر را میدانیم؛ کار برای ما راحتتر است. هرگاه «گذار» به معنی برداشتن از جایی و گذاشتن در جای دیگر بود، گذار املای درست است و در غیر این صورت «گزار» املای صحیح است.
مثال (1)
نمازگذار ← × غلط
نمازگزار ← √ صحیح ( نمازگزار چیزی را برنمیدارد و جایی قرار نمیدهد، پس گزار درست است. یکی از معانی گزار بهجایآوردن است.)
مثال (2)
سپاسگذار← × غلط
سپاسگزار ← √ صحیح (گزار در اینجا معنای بهجاآوردن قدردانی و تشکر است.)
مثال (3)
بارگزاری ← × غلط
بارگذاری ← √ صحیح (بار را میخواهیم در جایی قرار دهیم. پس گذار درست است.)
مثال (4)
برگذار ← × غلط
برگزار ← √ صحیح ( برگزاری از کلماتی است که خیلی از اساتید ادبیات فارسی آن را برگذار مینویسند؛ اما در زبان فارسی برگزاری درست است و به معنای بجا آوردن و انجامدادن است.)
برخی دیگر از غلطهای املایی رایج فارسی
-
جمعِ جمع
اسمهای جمع را نباید جمع بست.
مثال
مدارکها، مراسمها
-
جمع بستن اسمهای فارسی با جمع مکسر
بهتر است اسمهای فارسی را جمع مکسر یا همان جمع شکسته نبندیم.
مثال
بندر ← بندرها به جای بنادر
ارمنی ← ارمنیها به جای ارامنه
-
جمع بستن کلمات با «گان»
وقتی کلمات را با «گان» جمع میبندید، «ه» را باید حذف کنید.
مثال (1)
تشنهگان ← × غلط
تشنگان ← √ صحیح
مثال (2)
برندهگان ← × غلط
برندگان ← √ صحیح
کلام آخر در مورد غلطهای رایج نوشتاری و املایی
در این مطلب درباره تعدادی از غلطهای املایی رایج در نوشتار فارسی و طرز صحیح نوشتن کلمات فارسی صحبت کردیم که میتواند برای محتوانویسها بسیار کاربردی باشد. از مهمترین چالشهای که هرکسی در نوشتن به زبان فارسی دارد گفتیم و به مواردی مثل رعایت نیمفاصله، جایگذاری درست نیمفاصله و … اشاره کردیم.
این روزها ابزارهای زیادی برای بررسی نوشتهها و ویراستشان به زبان فارسی وجود دارد، اما با این حال این ابزارها در مواردی مانند پاسخدادن به کامنتها و ویراست پیامهای کوتاه چندان کاربری ندارند. به همین خاطر بهتر است که همیشه خودمان اولین ویراستار نوشتههایمان باشیم. نظر شما چیست؟
واقعاً مفید و کامل ترین مجموعه غلط های املایی است، بسیار ممنون خسته نباشید
سلام ممنون از لطف و توجه شما
سلام و درود. این مقاله کاملترین مجموعهای بود که برای غلطهای املایی در حیطهی نویسندگی در گوگل دیدم. خیلی مفید بود و همهی شبهات و مشکلاتم رو برطرف کرد؛ سپاس از زحماتتون.
اشتباه تایپی داشتین
معنی۲های
مرسی از توجهتون اصلاح شد
سلام … از مطالبتون خیلی استفاده کردم.
خیلی هم خوشحال شدم که هنوز هم کسانی هستن که به درست گفتن و درست نوشتن اهمیت می دن.
موفق باشید – رشوند
خیلی ممنون از وقتی که گذاشتین و خوندین و نظرتون رو گفتین
از خواندن این راهنمایی بسیار خرسند شدم و مرات سپاس خود را پیشکش میدارم. آرزومندم که پاینده و پیروز باشید
سلام در جمله عینیت فرد کجا در تداوم ها به طعدیت وارد شد
صحیح کلمه طعدیت چی میشه؟؟؟؟؟
کلمهای با این شیوه نگارش به چشمم نخورده
من تو یک متن از نظر معنایی مشکل دارم سر جمع یک غلط داره منظورم مثل شاکر با آشکار هستش این طوری معنی کنی باید یکی از جمله به متن بخوره
متن:
تفسیر بهاران شویم . قصه ی دلبران شویم . ناز و نیاز شویم . مگوترین راز شویم . هم نفس ساز شویم . تمام وسعت باغچه را بابرکت بخواهیم . به دل خویش قولی تازه دهیم . در سر نباشیم و دغدغه گرا نشویم . در کوچه ها غزل بخوانیم . به خودمان نان و عسل بخورانیم . حادثه تا حادثه شاکر باشیم . کمال به کمال ناقل باشیم . در خواب خویش هم خداشناس باشیم . تمرین کنیم خوشحالی را . فضایل انسانی را در عمل بشناسیم .حرف های امروزم به شدت آبی بود .
این متن ۲ تا غلط املایی داره میشه کمک کنید پیداش کنم؟
ایا توانسته ای تجربه ای جدید به خودت اضافه کنی؟پرسشهای من کماکان در اوج هستند. رفتارهایم مرا به این لحظه کشاندهاند.این لحظه چه انعکاسات را با خود دارد؟ همین انعکاسات به سمت من میایند. من حادثه ها را بازشناسی می کنم. از مرور حوادث به جنون می رسم. پلک هایم سنگین شده اند. خوابیدن برایم حیاتی شده است. زندگی کردن برایم حاشیه ای شده است. قواعد من عجیب و غریب شده اند.احساس هایی وجود دارند که بالقوه و دست نخورده هستند. از وجداندخودم یاد می کنم. احساس خوشبختی در من چه می کند؟ صدا ها و سکوت ها در تلاطم. زندگی در اوج خویش. مرگ در زمان خویش. واژه ها دیگر کاربردی ندارند. وقتی می گوییم اعصابم نمی کشد به چه چیزی اشاره می کنیم؟ دیگر نمی توانم درد هایم را مرور کنم. واقعا دیگر توان و انرژی ندارم. کو ارامشی فاقد وسواس. نویسندگی ام دیگر چنگی به دل نمی زند. به واقع حال من تعریفی ندارد. در حرارت دل به چه می مانیم؟ در اتش مهربانی به چه مشغولیم؟ در حضور روشنی به کجا مسکن گزیده ایم؟ در تب و تاب بودن به کجا رسیده ایم؟
درباره انعکاسات باید توضیح بدم که در زبان فارسی هم مانند عربی، کلماتی که به حرف ه حتم میشن رو با الف و ت جمع نمی بندیم، پس انعکاس ها درسته. در ضمن یه جا بین وجدان و خودم، فاصله افتاده و با دال به هم چسبیدن. تو بفیه موارد من غلط املایی نمی بینم.
سلام ممنون میشم جواب سوال منم بدید.اول اینک متن من شبیه این خانمه ولی یکم فرق داره کلماتش و غلطاش .شما منظورتوت از انعکاسات دقیقا کدومه؟!چون دوتا انعکاسات دیده میشه .و اینک این متن منه و دوتا غلط توش وجود داره ممنون میشم کمکم کنید♡:
آیا توانسته اي تجربه اي جدید به خودت اضافه کنی ؟ پرسش هاي من کماکان دراوج هستند .رفتارهایم مرا به این لحظه کشانده
اند. این لحظه چه انعکاساتی را باخود دارد؟ همین انعکاسات به سمت من می آیند. من حوادث را بازشناسی می کنم . از مرور
حوادث به جنون می رسم . پلک هایم سنگین شده اند . خوابیدن برایم حیاتی شده است . زندگی کردن برایم حاشیه اي شده است .
قواعد من عجیب و غریب شده اند. احساساتی وجود دارند که بالقوه و دست نخورده هستند . از وجدان خودم یاد می کنم .
احساس خوشبختی در من چه می کند؟ صداها و سکوت ها در تلاطم . زندگی در اوج خویش . مرگ در زمان خویش . واژه ها دیگر
کاربردي ندارند. وقتی می گوییم که اعصابم نمی کشد به چه چیزي اشاره می کنیم ؟ دیگر نمی توانم دردهایم را مرورکنم . واقعا
دیگر توان و انرژي ندارم . کو آرامشی فاقد وسواس ؟ نویسندگی ام دیگر چنگی به دل نمی زند. به واقع حال من تعریفی ندارد.
درحرارت دل به چه میمانیم ؟ در آتش مهربانی به چه مشغولیم ؟ درحضور روشنی به کجا مسکن گزیده ایم ؟ در تب و تاب بودن به
کجا رسیده ایم
انعکاسات به صورت کلی غلطه، هرجای جمله که باشه. چون انعکاس رو با «ات» جمع نمی بندن و باید انعکاس ها باشه همیشه.
سلام وقت بخیر
ممنون میشم همین متنی رو که غلط املایی گرفتین به صورت صحیح در همین جا بنویسید
تشکر
آخه تو متن که وجود نداره
این لحظه چه انعکاساتی را با خود دارد
همین انعکاسات به سمت من می آیند
تمام
سلام شما غلط های این متن و گرفتین ؟
منم دارم میشه کمکم کنین ؟
سلام احتمالا جای زندگی کردن و خوابیدن اشتباه باشه
اگر منظور شما غلط های املائیست و نه غلط های دستوری و مفهومی، متنتون به صورت زیر در میاد:
___آیا___ توانسته ای تجربه ای جدید به خودت اضافه کنی؟پرسشهای من کماکان در اوج هستند. رفتارهایم مرا به این لحظه کشاندهاند.این لحظه چه انعکاسات را با خود دارد؟ همین انعکاسات به سمت من می___آیند___. من حادثه ها را بازشناسی می کنم. از مرور حوادث به جنون می رسم. پلک هایم سنگین شده اند. خوابیدن برایم حیاتی شده است. زندگی کردن برایم حاشیه ای شده است. قواعد من عجیب و غریب شده اند.احساس هایی وجود دارند که بالقوه و دست نخورده هستند. از ___وجدان___ خودم یاد می کنم. احساس خوشبختی در من چه می کند؟ صدا ها و سکوت ها در تلاطم. زندگی در اوج خویش. مرگ در زمان خویش. واژه ها دیگر کاربردی ندارند. وقتی می گوییم اعصابم نمی کشد به چه چیزی اشاره می کنیم؟ دیگر نمی توانم درد هایم را مرور کنم. واقعا دیگر توان و انرژی ندارم. کو ارامشی فاقد وسواس. نویسندگی ام دیگر چنگی به دل نمی زند. به واقع حال من تعریفی ندارد. در حرارت دل به چه می مانیم؟ در ___آتش___ مهربانی به چه مشغولیم؟ در حضور روشنی به کجا مسکن گزیده ایم؟ در تب و تاب بودن به کجا رسیده ایم؟
سلام خسته نباشید آیا به واقع هم غلط به حساب میاد و نباید در واقع باشه به جاش ?
سلام خسته نباشید در متن بالا
آیا به واقع هم غلط به حساب میاد و نباید در واقع باشه به جاش ?
در متن غلط نگارشی یا املایی یا معنایی دیگه ای وجود نداره ???
ممنون از راهنمایی شما
سلام خسته نباشید.اگه میشه این متن دوتا غلط املایی و نگارشی داره اگه میشه کمکم کنید:می توانم احساس خوشبختی کنم . باید که در جنون جاودانه باشم . قبل از مرگم باید که عاشق شوم . اینک دریاي وجودم شده طوفانی . دیگر تمام شده سرگردانی .کوچ کرده
شادمانی . بچه کرده کبوتر زندگانی . این دنیا می گذرد. زشت و زیبا و بلند و کوتاه می گذرد. فارغ ز زمان و مکان کاش تو باشی . امروز باز سرخودم کلاه گذاشتم. خودم را زمین
زدم. به روزگار تمارض کردم. اما عشق درونم را فارغ از تعارف کردم .حالاچه می کنم ؟ چه چیزهایی برایم مهم است ؟ من ادراك کدام آواز هستم.
سلام میشه غلط نگارش را بهم بگین ممنون شادوغزل خوان به تداخل بودن می رسم. این وسط وسواس هایی هم وجود دارد . به خودم خیلی بدهکارم. گاهی فقط آرزوهای سطحی و موقتی دارم .بخت من عجیب مبهم پیشه است. سعادت دنیوی من در هاله ای از ابهام است. بیوگرافی من مخدوش است. در صد هزار صبر واقع شده ام.
سلام.این متن من دوتا غلط داره،میشه کمکم کنید پیداش کنم.
“من شاد و غزل خوان به تعامل بودن می رسم.این وسط وسواس هایی هم وجود دارد.به خودم خیلی بدهکارم.گاهی فقط آرزوهاي سطحی و موقتی دارم.بخت من عجیب مبهم پیشه است.سعادت دنیوی من در هاله اي از ابهام است.بیوگرافی من مخدوش است.در صد هزار صبر واقع شده ام.”
سلام متن من غلط داره میشه کمکم کنید؟
متن:به واقع حال من تعریفی ندارد. درحرارت دل به چه میمانیم؟
سلام وقتتون بخیر..میشه لطفامنوهم راهنمایی کنید این متن زیردوغلط داره ممنون میشم راهنماییم کنید….
من شاد و غزل خوان به تداخل بودن می رسم. این وسط وسواس هایی هم وجود دارد. به خودم خیلی بدهکارم. گاهی فقط آرزو های سطحی و موقتی دارم. بخت من عجیب مبهم پیشه است. سعادت دنیوی من در هاله ای از ابهام است. بیوگرافی من مخدوش است. در صد هزار صبر واقع شده ام.
سلام میشه لطفامنوراهنمایی کنیدتوی متن زیردوتاغلط داره کجاش میشه؟….
من شاد و غزل خوان به تداخل بودن می رسم. این وسط وسواس هایی هم وجود دارد. به خودم خیلی بدهکارم. گاهی فقط آرزو های سطحی و موقتی دارم. بخت من عجیب مبهم پیشه است. سعادت دنیوی من در هاله ای از ابهام است. بیوگرافی من مخدوش است. در صد هزار صبر واقع شده ام.
سلام غلط دوم این متنی که گفتن چیه ؟
مطلبِ بسیار خوبی بود، ممنون که محتوا با اطلاعاتِ درست نشر میدهید.
ممنون از حُسن نظر شما
واقعا عالی
خیلی مفید و مختصر
درود بر شما ❤️
سلام ببخشید یه سوال دارم.نوع گفتاری یا نوشتاری دوکلمه برای شما با بنظر شما یکیه؟ مثال میزنم (برای شما غذا چینی لذت بخش تر است؟/بنظر شما غذای چینی لذت بخش تر است؟)
الان هردو یک معنی و مفهوم رو میدن.
سلام نوع گفتاری یا نوشتاری دوکلمه برای شما با بنظر شما یکیه؟ مثال میزنم (برای شما غذا چینی لذت بخش تر است؟/بنظر شما غذای چینی لذت بخش تر است؟)
سلام ببخشید دو کلمه برای شما با بنظر شما از نظر گفتاری یا نوشتاری یکی هستند؟ مثال ( برای شما غذا چینی لذت بخش تر است؟ / به نظر شما غذا چینی لذت بخش تر است؟) . هردوشون یک معنی هستند؟
در تایپ ظروف آزمایشگاه درست است تایپ شود یا ظروف آزمایشگاهی یا اینکه هر دو درست است تایپ شود؟
خاهشا غلط های این متن رو برام بگین… مرده ام من .صداي سرد بودنم. بی اندازه و بی حساب و کتاب نبودنم. عدم ترین عدم
منم . از غم گذرکرده ام. دیگر عدم را هم نمی فهمم. از چه زمانی من اینگونه شده
ام؟ خواب هایم در ترس غوطه ورند. فشارهاي روانی من به خواب هایم مربوط است.
قدرت تفکر من کجا رفته است ؟ دیگر جنون و دیوانگی هم چیز کمی نیست . هستی و
بودن عجب وسعتی دارد. هر روز صبح به غصه بدل می شوم. به زندگی پرداختن. به
زندگی بدل شدن. از مرگ گفتن. چون احساسی قشنگ سایه گسترشدن. به نمی دانم
ها پرداختن. کمی استراحت کردن در فضاي خنثی و هیچ