وبلاگ نوین هاب | اخبار و آموزش شبکه های اجتماعی

تفاوت‌های بنیادی رسانه اجتماعی برای مدل B2B و B2C

تفاوت‌های بنیادی رسانه اجتماعی برای مدل B2B و B2C

فعالیت و تعامل در رسانه‌های اجتماعی، برای هر کسب و کار متفاوت است. کسب و کار‌ها با توجه به نوع صنعت، نوع بازار، نوع مشتری، میزان سرمایه گذاری و… رفتار متفاوتی ارائه می‌دهند. و این تفاوت رفتار در دید کلی‌تر نیز وجود دارد؛ مثل بازاریابی در B2B با B2C  که تفاوت‌های خاص خود را دارد. بازاریابان و صاحبان کسب وکار باید به این تفاوت‌ها آگاه باشند. و در برنامه و استراتژی‌های خود این تفاوت‌ها را در نظر بگیرند.

تفاوت‌های بنیادی

محتوا

امروزه محتوا فقط کلمات نوشته شده مانند مقالات سفید، پست‌های وبلاگ و غیره نیست. بلکه محتوای بصری، صوتی و تعاملی و… محتوا‌های با ارزش عصر حاضر هستند. امروزه محتوا ها وسیله‌ای برای تبلیغات پنهان و ارزشمند نشان دادن برند شماست. خیل کثیری از متخصصین معتقد یکی از دلایل رشد دیجی کالا، تولید محتوای مناسب برای مشتریانش بود که باعث شد مشتریانش او را به رقبایش ترجیح دهند. امروزه برند‌ها با تولید محتوای با کیفیت و خلق ارزش، خود را ارزشمند و تامین کننده نیاز مشتری جلوه می‌دهند .

در واقع محتوا ارزشمند مخاطبان رسانه‌های شما را به لید یا سرنخ فروش تبدیل می‌کند و باعث می‌شود هنگامی که تصمیم به خرید از کسب و کاری داشته باشند؛ محصولی به ذهنشان بیاید که قبلا از محتوا آن استفاده کرده باشد و در فرایند قبل از خرید حامی وپشتیبان او بوده است .

در شرکت های B2C محتوای بلاگ و انتشار ویروسی آن مهم است و همین طور انواع مختلفی از محتوا را می‌تواند تولید کند. اما B2B بیشتر تمرکز بر محتوای حرفه و تخصصی دارد که تولید آن در مقایسه با B2C سنگین تر و زمان‌بر تر است .در واقع برای بازاریابی B2B محتوای بسیار دقیق مورد نیاز است و تهیه آن سخت‌تر است. ولی برای B2C به سادگی محتوای مورد نیاز تهیه و تولید می‌شود و فراهم آوردن محتوا به نسبت راحت‌تر است.

چرخه خرید

فرایند خرید و میزان زمانی که مشتری از زمان آشنایی با شما تا ورود به سایت و خرید طی می‌شود مهم و ضروری است. در B2B این زمان طولانی و انتخاب محصول یا خدمت برای خریدار سخت است. همچنین حجم خرید B2B بیشتر است. در حالی برای شرکت‌های B2C این زمان کم و به نسبت B2B تعهد کم‌تری دارد و حجم خرید کمتر است. لذا برای استراتژی‌های رسانه‌های اجتماعی در شرکت های B2C، یک پست قدرتمند و قانع کننده می‌تواند به اندازه کافی منجر به فروش بشود اما برای شرکت‌های B2B چرخه خرید بسیار طولانی‌تر است، به همین خاطر نیازمند استراتژی هدفمند و چند لایه است. در رسانه‌های اجتماعی  شرکت‌های B2B شما به عنوان متخصص شناخته می‌شوید اما در B2C تاکید بیشتر بر ایجاد ارتباط است. و این نگاه بر فرایند خرید تاثیر‌گذار است .

ادبیات پیام‌ها

بازاریابان B2B می‌توانند از اصطلاحات تجاری و زبان علمی‌تری استفاده کنند؛ تا تاثیر بسیار خوبی بر مخاطب خود بگذارند و نشان دهند تخصص بالایی در کسب وکار دارند. اما در B2C باید با ادبیات و لحن ساده‌تری که برای مشتری قابل فهم است، ارتباط برقرار شود و از اطلاعت زائد و بی‌مورد دوری شود. اکثر ارتباطات در بازارهای شرکتی رسمی و مبتنی بر سلسله مراتب است. در حالی که در بازارهای مصرفی ارتباطات غیر رسمی و دوستانه‌تر است.

کانال‌ها

رسانه‌های اجتماعی دارای مخاطبان متفاوت نسبت به همدیگر هستند و ماهیت و ذهنیت متفاوتی نسبت به هم دارند. توییتر به سرعت در حال پیشرفت است و اغلب توسط B2B و B2C استفاده می‌شود، در حالی که فیس بوک به دلیل ویژگی‌های خاص خود برای B2C مناسب‌تر است. اینستاگرام هم بیشتر برای B2C مورد استفاده قرار می‌گیرد هر چند برای اشاعه فرهنگ سازمان و مسئولیت‌های اجتماعی می‌تواند مفید باشد ولی واقعیت این است که اینستاگرام برای B2B ها ارزش زیادی را ارائه نمی‌دهد. لینکدین برای B2B بسیار مناسب است، لینکدین همچنین دارای تعدادی از ویژگی‌های ارتقاء پرداخت (به عنوان مثال تبلیغات) است که برای شرکت‌های B2B بسیار مناسب است، زیرا می‌توان آنها را با نوع شرکت (یا حتی نام شرکت)، عنوان شغلی / عملکرد، محل استقرار و موارد دیگر طبقه بندی کرد.

این موارد مهم‌ترین تفاوت‌هایی بود که شرکت‌های B2B و B2C در حین استفاده از شبکه‌ها و رسانه‌های اجتماعی با آن درگیر هستند.

ارسال نظر