در سالهای اخیر، استراتژیهای بازاریابی متمرکز بر مشتری، به سرعت در حال افزایش است. افزایش تعداد کاربران شبکههای اجتماعی باعث شده کسب وکارهای کوچک از سیستمهای فناورانه، به عنوان ابزاری برای جذب، نگهداری و مدیریت مشتریان و همچنین منبعی برای به دست آوردن اطلاعات در مورد رفتار بازار و مصرف کننده استفاده کنند.
از این رو بازاریابان حرفهای به فعالیت در رسانههای اجتماعی، حساستر شدهاند. آنها به این نتیجه دست یافتهاند که رسانههای اجتماعی همان قدر که مزایای خوب دارند، در صورت استفاده نامناسب، مخرب و کشنده هستند.
لذا برنامهریزی و داشتن یک استراتژی مدون و متناسب با سطح کسب وکار و نوع کسب وکار، برای شرکتها ضروری و حیاتی قلمداد میشود.
استراتژی چیست؟
مفهوم لغوی استراتژی: واژه استراتژی از کلمه یونانی (استراتگوس) Strategos، گرفته شده است. استراتگوس یا (استراتژ) به معنای لشکر است.
استراتگوس به معنی فرماندهی ارتش هم به کار میرفت.
بطور مثال: ارتش یونان باستان که از گروههای کوچک سربازانِ متعلق به خاندانهای یونانی تشکیل شده بود، توسط افرادی به نام «استراتگوس» فرماندهی میشد.
علاوه بر این، معانی زیر نیز برای استراتژی مطرح شده است :
الف) فن اداره جنگ، فن فرماندهی، فن جنگ و طرح نقشه برای جنگ
ب) مفهوم اصطلاحی استراتژی: استراتژی در معنای اصطلاحی جدید به این صورت تعریف میشود:
فن و علم توسعه و به کارگیری قدرت سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و نظامی ملت، هنگام جنگ و صلح، به منظور تأمین حداکثر پشتیبانی از سیاستهای ملی و افزایش احتمال دستیابی به نتایج مطلوب، برای کسب حداکثر پیروزی و حداقل شکست.
هرگاه قدرت سیاسی، نظامی، فرهنگی و اقتصادی، در جهت دستیابی به اهداف نظامی یک ملت به کار رود، استراتژی نظامی نامیده میشود.
به همین ترتیب برای هر یک از ابعاد سیاسی، فرهنگی و اقتصادی نیز میتوان یک تعریف از استراتژی ارائه داد.
استراتژی در معنای قدیمی خود، به مفهوم به کارگیری همه امکانات کشور برای دست یافتن به هدفهای نظامی بود، اما به تدریج استراتژی از بعد نظامی محض، فاصله گرفت و در لایهها و سطوح مختلف سازمانها و صنعتها رسوخ کرد.
جک ولش مدیر جنرال الکترونیک در تعریف استراتژی میگوید:
استراتژی یعنی؛ من تصمیمات شفاف و دقیق در مورد نحوه رقابت با دیگران بگیرم.
مایکل پورتر اسطوره تکرار نشدنی استراتژی، در مقاله خود با عنوان «استراتژی چیست» عنوان میکند که:
استراتژی یعنی این که کاری که دیگران انجام میدهند را با منابع کمتر انجام دهیم و کاراهایی انجام دهیم که دیگران قادر به انجام آن نباشند.
و همچنین بیان میکند استراتژی یعنی هنر درک انجام دادن کارهایی که باید انجام دهیم و کارهایی که نباید انجام دهیم و شناخت کارهایی که نباید انجام دهیم مهمتر و با ارزشتر از شناسایی کارهایی است که باید انجام دهیم.
انجام دادن فعالیتهایی که انجام آنها مناسب کسب وکار ما نیست؛ موجب اتلاف منابع مالی، انسانی و صرفه زمان زیاد میشود که موجب از از بین رفتن کارایی و اثر بخشی میشود.
برای مثال بسیار حیاتی است که کسب وکارها بدانند در کدام رسانه اجتماعی باید سرمایه گذاری کنند و فعالیت کنند و از کدام رسانهها چشم پوشی کنند. چه محتوایی تولید کنند و از تولید چه محتوایی باید چشم پوشی کنند .
به همین خاطر مدیران کسب وکارها نیاز دارند که برای رسانه اجتماعی خود استراتژی منسجم، مدون و متناسب با ساختارصنعت، شرکت و مرتبط با نیاز مشتریان تدوین کنند.
در واقع با تدوین استراتژی برای رسانههای اجتماعی، به سوالات مهم و حساسی مانند سوالهای زیر جواب داده میشود:
- فعالیت در رسانههای اجتماعی، در دراز مدت به کدام سمت برود و برای چه اهدافی باید فعالیت کرد؟
- در کدام رسانهها باید حضور قوی، منسجم و فعال داشت و در هر کانال چه رفتاری را باید نشان داد؟
- در رسانههای اجتماعی چگونه مزیتهای شرکت را نمایش دهیم؟
- برای فعالیت در کانالهای انتخاب شده چقدر بودجه داریم و اختصاص این بودجه به چه صورت است ؟
- با عوامل و رفتارهای بیرونی رسانههای اجتماعی که خارج از کنترل هستند چگونه باید برخورد شود؟
- مشتریان ما در این رسانه از ما چه محتوایی میخواهند و ما باید چگونه به این انتظارات واکنش دهیم؟
پاسخ به این سوالات و ده ها سوال اساسی دیگر از بطن یک استراتژی خوب برمیخیزد و میتوان به این سوالات جواب داد.
در واقع استراتژی عرصه انتخاب و تصمیم گیری است و در دنیایی که محدودیتها از هر طرف ما را محاصره کردهاند؛ این استراتژی و برنامه استراتژیک است، که به ما میگوید بهترین و عاقلانه ترین راه وصول به بالاترین اثر بخشی کدام است و کدام انتخاب میتواند با وجود همین منابع، بیشترین بهرهوری را به ما برساند.
ارسال نظر